کنترل خشم هرگز به معنای چشم پوشی از حقوق خود نیست.
 
چکیده : برای مقابله با خشم تکنیک هایی وجود دارد که ما در سری قبل این مقاله، چند نمونه را به شما معرفی کردیم. در این قسمت نیز قصدا داریم شما را با ادامه این تکنیک ها آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1350 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه 

8. شناخت معایب پرخاشگری

پرخاشگری یعنی دفاع کردن از حقوق خود به شیوه ای خصمانه. هدف پرخاشگری، گرفتن امتیاز از دیگران است. افراد پرخاشگر به حقوق و خواسته های دیگران اهمیت نمی دهند. افراد غالباً زمانی که احساس کنند مورد تهدید یا بی‌حرمتی واقع شده اند، به پرخاشگری متوسل می‌شوند. یعنی خشم آنقدر افزایش می‌یابد که به صورت پرخاشگری ابراز می‌شود. علت دیگر انتخاب رفتار پرخاشگرانه آن است که ما فیلم ها و برنامه های تلویزیونی زیادی را می‌بینیم که قهرمانان این فیلم ها از طریق اعمال پرخاشگرانه خود به بهترین چیزها دست می‌یابند در صورتی که در زندگی واقعی، این قهرمانان افراد تنها و منزوی هستند و قادر به برقراری ارتباط طولانی با دیگران نیستند. رفتار پرخاشگرانه ممکن است در دنیای داستان ها و فیلم ها و برنامه های تلویزیونی معطوف به کامروا سازی فوری نیازها و خواسته ها و راه حل های مقطعی، موفق به نظر برسند اما در درازمدت پرخاشگری، ما را از دیگران بیگانه ساخته و به صورت افرادی بدگمان، ترسو و متخاصم در می آورد.
 

9. شناخت مزایای جراتمند بودن

جرات مندی یعنی دفاع از حقوق خود و بیان افکار و احساسات خود به شیوه ی مستقیم، صادقانه و مناسب و با احترام به حقوق دیگران. افراد جرات مند هم برای خود احترام قائلند و هم برای دیگران. آنها منفعل نیستند و اجازه نمیدهند دیگران از آنها سوء استفاده کنند و از طرف دیگر به خواسته ها و نیازهای دیگران نیز احترام میگذارند و به شیوه ی مدبرانه با آنها ارتباط برقرار میکنند.
جرات مندی چندین مزیت دارد: جرات مندی به انسانها احساس خود کارآمدی و کنترل درونی می بخشدو این احساسات نیز در روابط متقابل با دیگران، اعتماد به نفس و عزت نفس ما را تقویت می کنند. از آنجا که جرات مندی مستلزم تدبیر و مذاکره است، لازم است انعطاف پذیر باشید. هرچند ممکن است  همیشه به تمامی خواسته های خود نرسید، با وجود این، نظر به اینکه افراد دیگر نیز خواسته ها، نیازها و امیالی دارند، جرات مندی بهترین روش برای دست یافتن به روابط بین فردی متقابلا رضایت بخش است.
دو نمونه از برخوردهایی که هر سه روش در آن ذکر شده را مرور میکنیم:
  • یکی از اقوامتان زنگ میزند و می گوید که جمعه آینده به دیدن شما می آید:
پاسخ غیر جرات مندانه: خوب ما خودمان برنامه هایی داشتیم ولی باشد یک کارش میکنیم.
پاسخ پرخاشگرانه: ببینید شما نی توانید هر وقت که دلتان خواست به دیدن ما بیایید. شما می دانید که ما هم برنامه هایی داریم.
پاسخ جرات مندانه: جمعه ی آینده موقع مناسبی برای ما نیست. بهتر است وقت دیگری را تعیین کنیم.
  • همسایه شما مهمانی پر سر و صدایی بر پا کرده و دیگر همسایه ها را هم نارحت کرده، به شما میگوید ناراحت نشوید تا یک ساعت دیگر تمام می شود:
پاسخ غیر جراتمندانه : خوب باشد بیشتر از یک ساعت طول نکشد.
پاسخ پرخاشگرانه : شما به چه حقی تمام همسایگان را ناراحت میکنید؟ به شما نشان میدهم. همین الان به پلیس تلفن میکنم.
پاسخ جرات مندانه :شما تمام همسایگان را نارحت کرده اید، باید صدایتان را پایین بیاورید. در غیر اینصورت چاره ای ندارم جز اینکه به پلیس تلفن کنم.
 
افراد اغلب تفاوت بین خود خواهی و احقاق حقوق خود را نمیدانند. رفتار پرخاشگرانه، عملی خودخواهانه است، چون هدف آن برآورده ساختن نیاز خود بدون توجه به نیاز و خواسته های دیگران است. ولی جرات مندی در عین حال که بیانگر آن است که شما انعطاف پذیر و اهل گفت و گو هستید، هم چنین نشان دهنده آن است که شما نسبت به دفاع از حقوق خود پای بند هستید. ابراز عقاید، بیان احساسات و دفاع از ارزش های خود، هرگز به منزله ی خودخواهی نیست. افرادی که شما را به خاطر ابراز عقاید و دفاع از حقوقتان بی ملاحظه و خودخواه می نامند، پرخاشگرانه عمل میکنند و میکوشند در شما احساس گناه ایجاد کنند. زمانی که دیگران ما را به خودخواهی و بی ملاحظه بودن متهم می کنند، وسوسه ی بی جراتی و تسلیم شدن در ما قوت میگیرد.  اما این بی جراتی در واقع نوعی شانه خالی کردن است، زیرا وقتی غیر جرات مندانه عمل می کنید، از پذیرفتن مسئولیت زندگی خود اجتناب می کنید.به عنوان افراد جرات مند باید بتوانید در مقابل تلاش های دیگران برای دخالت در کارهایتان مقاومت نشان دهید. همچنین باید انتقادات  مخالفت های آنها را تحمل نماییدهرچه بیشتر منصفانه و سنجیده تر عمل کنید، عزت نفس تان بیشتر می شود و اگر دیگران می خواهند به شکل منفعلانه یا پرخاشگرانه رفتار کنند، این مشکل آنانست.
 
 

10. تقویت مهارت مذاکره

برای جلوگیری از خشم بیهوده باید اساس روابط بین فردی خود را بر مذاکره و گفت و گو بنا نهید. در برخی موارد می توانید از طریق تهدید دیگران و غلبه یافتن بر آنها، نظر خود را تحمیل کنید. ولی اگر دائما بر این شیوه اصرار کنید، در نهایت بهای این رفتار خود را خواهید پرداخت. ممکن است گاهی موفق شوید ولی تنها و منزوی خواهید شد. از سوی دیگر اگر همیشه منفعل و تابع خواسته های دیگران باشید، از هرنوع تلاش برای مذاکره و گفت و گو اجتناب خواهید کرد. پس بهترین راه حل آن است که مذاکره کننده ی خوبی باشید. حال به توصیف روش هایی میپردازیم که به شما کمک میکنند تا مهارتهای مذاکره خود را بهبود ببخشید.
 

مزیت های مصالحه را درک کنید

از کودکی به بچه ها می آموزیم که نمیتوانند هر چیزی را که بخواهند به دست بیاورند ، اما به نظر می رسد وقتی بزرگ می سویم این نکته را فراموش نمی کنیم. مصالحه مهارتی است که مستلزم درک درست نیازهای خود و دیگران است. لزومی ندارد که با امیال و خواسته های دیگران مخالفت یا موافقت نمایید، اما باید به آنها بفهمانید که خواسته هایشان را درک می کنید.
همچنین مصالحه، نگرشی است که در آن روابط بین فردی را به عنوان موقعیت های بازنده یا برنده تلقی نمی کند. باید آ«قدر انعطاف پذیر باشید که دیگران نیز احساس رضایت و خشنودی کنند. برای اینکه دوطرف مقابل به خواسته های خود برسند ممکن است هرکدام از آنها از بخشی از خواسته های خود چشم پوشی کنند.
 

خویشتن دار و معقول باشید

ممکن است هنگام مذاکره و گفت و گو احساسات شدیدی در شما ظاهر شود. این احساسات را بشناسید و بپذیرید و سعی کنید خونسرد باشید. برای اینکه مقدار هیجانات شما به سطحی مضر نرسد می توانید به شیوه های زیر عمل کنید:
1. از خواسته های انعطاف ناپذیر و مطلق اجتناب کنید. خواسته های انعطاف ناپذیر شما را در وضعیتی قرار می دهد که هرنوع مصالحه در آن باخت محسوب میشود.
 
2. مذاکره و گفت و گو را نوعی رقابت که در آن یک طرف بازنده و طرف دیگر برنده است، تلقی کنند.
3. برای کنترل احسایات خود از مهارت خود آرام سازی استفاده کنید
4. با نشان دادن همدلی خود فضای مذاکره را صمیمانه کنید.
5. جرات مند باشید و از پاسخ های پرخاشگرانه یا غیر جرات مندانه اجتناب کنید.
 
 

11. ارزش گذشت

درس ارزشمندی که بسیاری از افراد در جریان رشد و تکامل می آموزند، یعنی پی بردن به ارزش گذشت است. وقتی انسان کسی را که به او بی حرمتی کرده است، می بخشد، او را از کاری که مرتکب شده است، تبرئه نمی کند. گذشت به معنای از یاد بردن خطای افراد نیست، بلکه هنگامی که کسی خطای  دیگری نادیده می گیرد و می بخشد، در واقع خود را از بار سنگین خشم رها می کند و به امور روزمره خود می پردازد. گذشت باعث می شود که در کشمکش ها برگ برنده همیشه در دست شما باشد، چون از موضع قدرت و با اعتماد به نفس از خطای افراد چشم پوشی می کنید. گذشت از این فلسفه که ما به کودکان خود می آموزیم نشات میگیرد: انسان قوی و قدرتمند کسی است که می داند چه وقت مقابله به مثل نکند و چشم پوشی کند.


منبع : برگرفته از کتاب مجموعه مهارت های زندگی؛ نوشته کریس ال کلینکه

بیشتر بخوانید :
آزمون کنترل خشم
الفبای مدیریت خشم
راه های مضر و مفید کنترل خشم
خشم تان را کنترل کنید!